دين ، پشتوانه سعادت
دين ، پشتوانه سعادت
بسم الله الرحمن الرحيم
برای يك موجود زنده آسايش و خوشی آنگاه فراهم است كه با محيط و مجموع عواملی كه او را احاطه كرده است هماهنگ و سازگار باشد ، يعنی شرايط محيط طوری باشد كه با زندگی مخصوص او توافق داشته باشد و زندگی مخصوص او طوری باشد كه با شرايط محيط و عواملی كه به او احاطه كرده است متوافق و هماهنگ باشد . بديهی است كه اگر نا هماهنگی و ناسازگاری باشد به حكم آنكه آن موجود زنده جزء است و محيط كل ، او محاط است و عوامل خارجی محيط و همواره جزء بايد تابع كل و محاط تابع محيط باشد امكان بقا از آن موجود زنده سلب میشود و خواه ناخواه از ميان میرود . پس شرط اولی بقا و خوشبختی موجود زنده توافق و هماهنگی با محيط است .
انسان كه به نوبه خود موجود زندهای است و محكوم همان قوانينی است كه بر همه جانداران حكمفرماست خواه ناخواه مشمول اين قانون و تابع اين اصل كلی میباشد ، يعنی شرط بقا و دوام و خوشی و خوشبختی انسان در زندگی اين است كه با عواملی كه او رااحاطه كرده است متوافق و هماهنگ و سازگار باشد . بالاتر اينكه انسان علاوه بر محيط طبيعی از آب و هوا و نور و منطقه و سرزمين سالم كه مرض خيز نباشد يك محيط مخصوصا ديگر هم دارد و آن محيط و جو اجتماعی است كه در آن زندگی میكند . برای جاندارانی كه زندگی مدنی و اجتماعی ندارند ديگر محيط اجتماعی وجود ندارد ولی برای انسان محيط اجتماعی وجود دارد . البته بعضی از جانداران ديگر نيز زندگی اجتماعی دارند مثل زنبور عسل و بعضی از اقسام موريانه و مورچگان و بسياری ديگر از حيوانات وحشی ، اما زندگی اجتماعی آنها چون به حكم غريزه و به صورت خودكار انجام میگيرد قهرا محيط اجتماعی آنها چيزی است شبيه محيط طبيعی ، بر خلاف انسان كه شرايط اجتماعی را به طور خودكار ندارد و بايد با فكر و اراده خود بسازد .
اينجاست كه دشواری كار زندگی بشر نمودار میشود . افراد انسانی كه با ما و شما معاشرت دارند ، و آداب و عادات و اخلاق عمومی و قوانين و مقررات و طرز تشكيلات اجتماعی ، همه عواملی است اجتماعی كه بر ما و شما احاطه دارد ، میبايست اين امور با خواستههای ما و آرزوها و احتياجات ما و خلاصه با زندگی مخصوص ما توافق و هماهنگی داشته باشد و هم زندگی مخصوص ما با اينها متوافق و سازگار باشد .
اما آن توافق و انعطافی كه در سازمان اجتماعی نسبت به فرد بايد بوده باشد اين است كه جامعه منافع فرد را در ضمن مصالح اجتماع حفظ كند ، يعنی هدف اصلی يك زندگی اجتماعی نمیتواند فرد و منافع فردی باشد ، بايد نوع و مصالح عمومی باشد ، بايد اموری باشد كه بقا و دوام و خوشی جمع را بهتر تضمين كند و بديهیاست كه مصلحت جمع همان مصلحت اكثريت افراد اجتماع است و لهذا هميشه در قوانين جهان ، توجه اول به مصالح جمع است نه به منافع فرد و نوادر .
و اما آن توافقی كه بايد در زندگی خصوصی يك فرد نسبت به اجتماع باشد همانا حالت تسليم و رضا و خرسندی به مصالح اجتماع است كه با خوشوقتی در هنگام تصادم منافع شخصی با مصالح عاليه اجتماعی ، از منافع شخصی چشم بپوشد و در خود احساس ناراحتی و نارضايتی نكند . اگر اجتماع به محور عدالت بچرخد و قانون عادلانه حاكم بر اجتماع باشد يعنی طبع اجتماع و عوامل اجتماعی با زندگی اكثريت متوافق و هماهنگ باشد و از آن طرف هم روحيه يك فرد در مواطن تصادم منافع فردی با مصالح اجتماعی توافق و سازش و هماهنگی نشان بدهد با مصالح اجتماعی ، آن وقت است كه به سعادت واقعی بايد اميدوار بود .
اينجاست كه لزوم و اهميت دين كه اساسش توحيد و ايمان به خدای يگانه است روشن میشود . دين در هر دو مقام لازم و ضروری است ، هم برای سازگار ساختن محيط اجتماعی با زندگانی فرد ، يعنی ايجاد عدالت اجتماعی و سازمان متوافق با مصالح عموم ، و هم در ايجاد عدالت اجتماعی و سازمان متوافق با مصالح عموم ، و هم در ايجاد توافق و انطباق در روحيه فرد با مصالح عاليه اجتماع .
توافقی كه میگوييم بايست در روحيه فرد نسبت به مصالح اجتماع باشد همان است كه از آن به گذشت و اغماض و حتی ايثار و فداكاری و نيكوكاری تعبير میكنيم . چه چيزی قادر است مانند دين به انسان حالت قناعت به حق و رضا به قسمت و بهره خود و تسليم در برابر مقررات اجتماعی و خشنودی نسبت به ديگران بدهد ؟اگر در تاريخ بشريت فداكاری ديده میشود و يا نيكوكاری و خدمت به خلق ديده می شود و يا شجاعت و شهامت در برابر زور و استبداد ديده میشود و يا يك سر مو تجاوز نكردن از حدود و مدار خود به حدود و مدار ديگران ديده میشود ، همه اينها در پرتو دين و توجه به خدای يگانه بينای شنوای عليم حكيم بوده است . آيا نيروی ديگری و قدرت ديگری میتواند در اين جهت با دين رقابت كند و يا ادعا كند كه صد يك آنچه دين انجام میدهد انجام دهد
. خداوند ما را شايسته گرداند كه بتوانيم به حقيقت تعليمات دين و آنچه حقيقتا بر پيغمبرش محمد صلی الله عليه و آله نازل شده پی ببريم و در پرتو آن تعليمات سعادتمند گرديم .