تدبر در قرآن

 

  • آفرینش از آب
  • سوره مبارکه انبیاء
  • آیه شریفه 30
  • وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ

  • معنای آیه:

    و هر چیز زنده ای را از آب پدید آوردیم.........

  • پیام آیه:

    چند احتمال وجود دارد 1ـ مقدار زیادی آب در بدن موجودات هست. 2ـ زندگی همه موجودات زنده از گیاهان و حیوانات به آب بستگی دارد. 3ـ اولین موجودات زنده در آب دریاها به وجود آمد.

گزارش فعالیت

مراسم استقبال قران آموزان  و مربیان و مسئولین و والدین قرآن آموزان از بازگشت سفر معنوی حج مربی دوره دارالتحفیظ خانه قرآن فوزالعظیم چالی سرکار خانم حاجیه شهلا حسین زاده )  در روز شنبه ۲۸/۱۰/۹۲

 

 

 

 

 

 داستان حضرت محمد (ص)

آغاز بعثت

رسول خدا هرسا ل مدتی در کوه حراء به تنهایی مشغول عبادت می شد وخوابهای صادقانه می دید ودر دره های مکه بر هر سنگ ودرختی که گذر می کرد صدای السلام علیک یا رسول ا... می شنید.

ایشان درچهل سالگی ودر روز 27 رجب در حالیکه در داخل غار مشغول عبادت بود با صدایی مواجه شد که به او گفت:اقرا،بخوان.این صدا ،صدای جبرئیل بود.از آنجائیکه او بی سواد بود گفت که نمیتوانم بخوانم اما جبرئیل دوباره از او این درخواست را تکرار کرد واین عمل تا 3 بار ادامه یافت.پیامبر بعد از نزول وحی به خانه رفت واز همسرش خواست تا او را بپوشاند.

ایشان در حالیکه در بستر بود آیات آغازین سوره مدثر بر او نازل شد:

ای در بستر خواب آرمیده.برخیز ومردم را هشدار ده وپروردگارت را بزرگ بشمار ولباست را پاک کن و...

آغاز دعوت پیامبر

دعوت ایشان که آنطورکه از او خواسته شده بود از خانه وخانواده آغاز شد واولین کسانی که به او ایمان آوردند خدیجه وحضرت علی(ع)بودند.

ایشان دعوت خود را بصورت پنهانی شروع نمودند واین دعوت سه سال به طول انجامید وطرفدارانی نیز در این مدت به دست آورد.بعد از سه سال به او دستور شروع دعوت آشکار داده شد واو به علی دستور داد که مقداری غذا وشیر تهیه کند وسپس 45 نفر از سران بنی هاشم را دعوت به مهمانی گرفت تا کار دعوت علنی خود را از آنجا شروع نماید.جلسه شروع شد ولی قبل از اینکه او کار اصلی خود را آغاز کند عمویش ابولهب با سخنان بیهوده آمادگی مجلس را از بین برد.جلسه مجددا روز بعد تکرار شد وایشان پس از پذیرایی سخنان خود را با حمد وستایش خدا واعتراف به وحدانیت او آغاز کرد واز آنان طلب یاری نمود وبه آنها گفت که من خیر دنیا وآخرت را برای شما به ارمغان آورده ام.او از جمع خواست تا کسی را به عنوان نماینده خود انتخاب نماید اما هیچکس به جز علی داوطلب این امر خطیر نشد وآمادگی خود را تا سه بار نیز به حضرت اعلام نمود در نتیجه حضرت ایشان را به عنوان وکیل ووصی بعد از خود انتخاب نمود.

مجلس به پایان رسید در حالیکه هر کسی در رد پیامبر سخنی گفت  ونیز ابولهب با حالت مسخره به ابوطالب گفت که محمد پسرت علی را بزرگ تو قرار داد.بعد ازاین ماجرا دستور دعوت عمومی صادر شد.

حضرت روزی به بالای کوه صفا رفته وهمگان را جمع کرده وبه آنها گفت که اگر من به شما بگویم در پشت این کوه دشمن کمین کرده حرف مرا باور می کنید ؟مردم جواب مثبت دادند.حضرت در ادامه به آنها گفت من شما را از عذاب الهی برحذر می دارم اما بازهم با اخطار ابولهب مواجه شد وجمعیت که از نیت ایشان آگاه شده بودند متفرق شدند.

روزی نیز حضرت وارد مسجدالحرام شد وعده ای را در حال سجده بر بتها مشاهده نمود وآنها را از این کار برحذر داشت اما آنها دلیل کار خود را تقرب به درگاه الهی عنوان نمودند وپیامبر بازهم آنها را از شرک به خداوند ترسانید.اما مردم او را کاهن ودروغگو خواندند.گروهی نیز نزد ابوطالب آمدند ونزد او گله کردند واز او خواستند تا جلو کارهای محمد را بگیرد.

پیامبر به دعوت خویش ادامه داد ودر نتیجه مورد خشم وغضب مشرکین قرارگرفت .اینبار نیز قریش به سراغ ابوطالب رفته وبه گفتند:ما از توخواستیم تا جلوی محمد را بگیری اما تواینکار را نکردی .ما طاقت توهین او به خدایان خود را نداریم یا جلوی او را بگیر یا با هردوی شما پیکار خواهیم کرد.ابوطالب محمد را خواست ودر مقابل قریش از او خواست تا دست از کارهای خود بردارد اما رسول خدا گفت :

عمو جان به خدا اگر خورشید را دردست راستم وماه را در دست چپم قرار دهند دست از رسالت خود برنخواهم داشت وبا گریه آنجا را ترک کرد .ابوطالب نیز او را صدا زد وبه او گفت که هر چه دوست داری بگو.به خدا قسم من هم از دست از یاری تو برنخواهم داشت.

ادامه نوشته

تبریک آغاز هفته وحدت

 

میلاد نبی اکرم(ص) بهانه خلقت و قرآن ناطق و امام صادق(ع)بر شما تبریک وتهنیت باد

گزارش فعالیت

برگزرای جشن آغاز امامت حضرت مهدی (عج) همزمان با میلاد رسول اکرم (ص) و حضرت امام جعفر صادق (ع) در روز سه شنبه ۲۴/۱۰/۹۲ . سخنران حجة الاسلام والمسلمین حاج آقااکبری

 

تدبر در قرآن

  • دوستی
  • سوره مبارکه انفال
  • آیه شریفه 1
  • فَاتَّقُواْ اللّهَ وَأَصْلِحُواْ ذَاتَ بِيْنِكُمْ

  • معنای آیه:

    خدا را نافرمانی نکنید و با یکدیگر صلح و صفا برقرار کنید.

  • پیام آیه:

    تقوای الهی یعنی رعایت دستورات خداوند یکی از دستوارت مهم، برقراری صلح و صفا و دوری از تفرقه، جدال و جدائی است. دست در دست یکدیگر نهیم. دل هایمان را به یکدیگر نزدیک کنیم. و صلح و صفا را شعارمان قرار دهیم تا زندگی بر ما شیرین شود. امام علی (ع): پیامبر فرموند : « پیوند دوستی از یک سال نماز و روزه ارزشمندتر است.»

 

داستانی از بحارالانوار

 

ببخش تا بخشیده شوی

رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالی که نشسته بودند،ناگهان لبخندی بر لبانشان نقش بست،به طوری که دندان هایشان نمایان شد!از ایشان علت خنده را پرسیدند،فرمود:دو نفر از امت من می آیند و در پیشگاه پروردگار قرار می گیرند؛یکی از آنان می گوید:خدایا!حق مرا از ایشان بگیر!خداوند متعال می فرماید:حق برادرت را بده!عرض می کند:خدایا!از اعمال نیک من چیزی نمانده متاعی دنیوی هم که ندارم.آنگاه صاحب حق می گوید:پروردگارا!حالا که چنین است از گناهان من بر او بار کن!پس از آن اشک از چشمان پیامبر صلی الله علیه و آله سرازیر شد و فرمود:آن روز،روزی است که مردم احتیاج دارند گناهانشان را کسی حمل کند.خداوند به آن کس که حقش را می خواهد می فرماید:چشمت را برگردان،به سوی بهشت نگاه کن،چه می بینی؟آن وقت سرش را بلند می کند،آنچه را که موجب شگفتی اوست از نعمت های خوب می بیند، عرض می کند:پروردگارا! اینها برای کیست ؟می فرماید:برای کسی است که بهایش را به من بدهد.عرض می کند:چه کسی می تواند بهایش را بپردازد؟می فرماید:تو.می پرسد:چگونه من می توانم ؟می فرماید:به گذشت تو از برادرت.عرض می کند:خدایا! از او گذشتم.بعد از آن،خداوند می فرماید:دست برادر دینی ات را بگیر و وارد بهشت شوید!آن گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:پرهیزکار باشید و مابین خودتان را اصلاح کنید!

بحارالانوار،ج 77،ص 182(برگرفته از داستان های بحارالانوار جلد1 نوشته محمود ناصری)

گزارش تصویری فعالیت

 

آموزش شعر عبور از خیابان با استفاده از ماکت خیابان 

 

 

 

این نوار گل زیبا به مناسبت شروع امامت آقا امام زمان (عج) تقدیم به همه خوانندگان عزیز

مهدی جان!

 

 

سئوالی ساده دارم از حضورت      من آیا زنده ام وقت ظهورت

اگر که آمدی من رفته بودم        اسیر سال و ماه و هفته بودم

دعایم کن دوباره جان بگیرم             بیایم در رکاب تو بمیرم